موضوعات
نویسندگان
لینکستان
درباره ما

این وبلاگ دارای قابلیت چت برای شما دوستان است و فقط برای خنده ساخته شده و قصد هیچ گونه توهینی را ندارد
یه دوست
سلام خدمت همه ی دوستان از این که به وبلاگ من سر زدید سپاس گذارم،نظر و عضو شدن در خبر نامه و وبلاگ یادتون نره. در این وبلاگ امکان چت در قسمت راست پایین صفحه ی نمایش فراهم شده است،از این که از ما حمایت می کنید سپاس گذاریم.
ایمیل : lovel826@yahoo.com


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 76
بازدید ماه : 526
بازدید کل : 28339
تعداد مطالب : 160
تعداد نظرات : 61
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


Untitled Document

ابزار متحرك زیباسازی وبلاگ


بازی جذاب پرندگان خشمگین
کد بازی آنلاین


فقط بخند

با اين دکمه کاری نداشته باشيد!!

با اين دكمه كاري نداشته باشيد!!

بهترین کدها درصبا دانلود Future Google PR for www.khandehbazariha.lxb.ir - 0.00


كافه موزیكال:مرجع موسیقی بیكلام

CAFE MUSICAL

WEBIHA



کد کج شدن تصاویر

فال روزانه
khandehbazariha.lxb.ir

مجله نایت پلاس

> [left]

khandehbazariha.loxblog.com Real PR khandehbazariha.loxblog.com value khandehbazariha.loxblog.com Alexa/PageRank khandehbazariha.loxblog.com Trust
آپلود عکس رایگان و دائمی
Trollface / Problem? / Coolface  - Rage Face Comics
کد موس شکلک تفریحی
Up Page


  • نویسنده : یه دوست
  • تاریخ : 11:59 - دو شنبه 13 آبان 1392

 

 

WWW.KHANDEHBAZARIHA.LXB.IR

 

www.khandehbazariha.lxb.irپیام تسلیت محرم 92

 
با عرض سلام احترام خدمت تمامی بازدیدکنندگان عزیز،فرا رسیدن ماه محرم را به  تمامی عزادارن تسلیت عرض میکنم.

دراین قسمت چند متن خیلی ناچیز در وصف محرم جمع اوری شده است،

امیدوارم که مورد استفاده شما عزیزان قرار گیرد.

 

در کلاس عاشقی عباس غوغا می کند
در دل هر عاشقی عباس مأوا می کند
هر کسی خواهد رود در مکتب عشق حسین
ثبت نامش را فقط عباس امضا می کند

.

.

.


پدر آمد دل شب گوشه ویرانه به خوابم
ریخت از دیده بسی بر ورق چهره گلابم
گفت رویت ز چه نیلی شده زهرای سه ساله
مگر از باغ فدک بوده به دست تو قباله

.

.

.


بر نیزه ، سری به نینوا مانده هنوز
خورشید ، فرا ز نیزه‌ها مانده هنوز
در باغ سپیده ، بوته بوته گل خون
از رونق دشت کربلا مانده هنوز

.

.

.


هر چه آمد به سرت من سر نی بودم و دیدم
آن چه را زخم زبان با جگرت کرد شنیدم
تو کتک خوردی و من بر سر نی آه کشیدم
این بلایی است که روز ازل از دوست خریدم…

.

.

.


می‏روی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامی‏گذاری. اندوهت را بر صورت خرابه می‏پاشی و می‏گذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.

.

.

.


عالم همه محو گل رخسار حسین است
ذرات جهان درعجب از کار حسین است
دانی که چرا خانه ی حق گشته سیه پوش
یعنی که خدای تو عزادار حسین است

.

.

.


عمه جان باغ ولایت ثمر آورده برایم
عوض میوه نایاب سر آورده برایم
سر باباست که خون جگر آورده برایم
صورت غرقه به خون از سفر آورده برایم

.

.

.


من رقیــــه دخترشیرین زبان شــــــــاه دینم، غنچه ی پژمرده ی بـــــــاغ امیــــرالمومنینم
هردوعالم دردعا،محتاج دست کوچک مــــن، تاابدحاجـــت رواگردنــــدازیک آمینــــــــــــــــم

.

.

.


الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع)
هر چیز که داشت بی ریا داد حسین (ع)
یعنی که تأملی کنید ای یاران !
آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع)؟

.

.

.


گریه نکن! خرابه‏های شام، گهواره توست هزاران فرشته برایت آغوش گشوده‏اند، گریه نکن! ارکانِ این هنگامه، روزی بر صخره‏های تاریخ نوشته خواهد شد

.

.

.


عالم همه قطره اند و دریاست حسین
خوبان همه بنده اند و مولاست حسین
عزاداریتان مقبول

.

.

.


آه ای دوشیزه شب‏های شیون و شعر! از این پس بر آغوش خسته ویرانه‏ها، خوابِ پروانه‏هایی را می‏بینی که بر شاخه‏هایِ نازکِ احساست یخ می‏زنند.

.

.

.


السلام ای وادی کرببلا
السلام ای سرزمین پر بلا
السلام ای جلوه گاه ذوالمنن
السلام ای کشته های بی کفن

.

.

.


ای شام! ای پیچیده در حرارت عصیان! محکم‏تر بزن این تازیانه‏های پی در پی را که فردا از جای تازیانه‏ها، هزاران بهار جوانه خواهد زد. خرابه‏هایت، آرامگاه ملایکی‏ست که بر دیواره‏های ویرانِ شرم سر می‏کوبند

.

.

.


ای عمه بیا تا که غریبانه بگرییم، رو از وطن و خانه، به ویرانه بگرییم
پژمرد گل روی تو از تابش خورشید، در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم

.

.

.


به یکتایی ، قسم یکتاست عباس
به مردی شهره دنیاست عباس
اگر چه زاده‌ ام‌البنین است
ولیکن مادرش زهراست عباس

.

.

.


همواره تجّسم قیام است حسین (ع)
در سینة عاشقان ، پیام است حسین (ع)
در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز
دل چسب‌ترین شعر کلام است حسین (ع)

.

.

.


گرچه سه سال بیشتر ندارد، اما صدسال شکایت از این اندک سال دارد؛ شکایت‏هایی که تاب باز گفتن‏شان را ندارد. بغض‏ها روی هم جمع شده است و به یک‏باره می‏خواهد فوران کند

.

.

.


اشکم ز هجر روی تو خوناب شد حسین
مویم ز غصه رشته ی مهتاب شد حسین
هر جا کنار آب نشستم ز داغ تو
از بس که سوختم جگرم آب شد حسین

.

.

.


برای باغبان یاس آفریدند
علی را أشجع الناس آفریدند
وفا داری و مردی و شجاعت
یکی کردند و عباس آفریدند

.

.

.


سوختم ز آتش هجر تو پدر تب کردم، روز خود را به چه روزی بنگر شب کردم
تازیانه چو عدو بر سر و رویم می‏زد، ناامید از همه کس روی به زینب علیهاالسلام کردم

.

.

.


نبودی طعنه خار بیابان پای ما را زد، زبان کوفه خیلی حرف‏ها را پشت بابا زد
میان راه دستی گوشوار از گوش من چید و به دور از چشم‏هایت زخم سیلی بر رخ ما زد

.

.

.


اردوی محرم به دلم خیمه به پا کرد
دل را حرم و بارگه خون خدا کرد

.

.

.


جرم او را کسی نمی‏دانست، جرم پروانه را نمی‏دانند
آن‏چه مردم شنیده می‏گویند ، رسمِ جانانه را، نمی‏دانند
چشم‏ها را گشوده، می‏نالید، در فضای غریبِ ویرانه
مثل شمعی که اشک می‏ریزد، در سکوت حزینِ یک خانه

 

جهت عضویت در سایت کلیک کنید

 

www.khandehbazariha.lxb.ir  

 

 

جهت عضویت در سایت کلیک کنید

 


دسته بندی : <-CategoryName->



صفحه قبل 1 صفحه بعد